ܓܨخطــ خطــ یهایی از سر دلتنگی ܓܨ
ــــــــ شـایــد مرهمــی باشــد برای دردهـــا...دردهـــایـــی کــه نمیـشـود به زبــــان آورد ــــــــ
ياد دارم در غروبي سرد سرد ميگذشت از كوچه ما دوره گرد داد مي زد: كهنه قالي مي خريم دسته دوم جنس عالي مي خريم كاسه و ظرف سفالي مي خريم گر نداري كوزه خالي مي خريم اشك در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهي كشيد و بغضش شكست اول ماه است و نان در سفره نيست اي خدا شكرت ولي اين زندگيست؟ بوي نان تازه هوشش برده بود اتفاقا مادرم هم روزه بود خواهرم بي روسري بيرون دويد
گفت آقا سفره خالي مي خريد؟
نظرات شما عزیزان:
روزگار النده چوخ گله وارم!
پاسخ: مرسيييي دنياست ديگه كاريش نميشه كردش
پاسخ: ببخشيد كه باعث نارحتيتون شديم الميرا خانم
چه آسان به خاک پس دادیمش !
و همسایه اش، زیارتش قبول !
دیشب از سفر رسید، مکه رفته بـود!!!
پاسخ:مرسی...زیبا و بامفهوم
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |